هر فیلم کودک یک رسانه است
داستان فیلم دربارهی جستجوی زیبایی است. زیباترین کیست؟ زیبایی چیست؟ یک موجود فضایی به زمین میآید تا همزاد گمشدهاش «کوتی» را پیدا کند. او به زمین آمده تا زیباترین چیزی که روی زمین هست را پیدا کند. حالا این داستان دستمایهای برای خلق فیلمی برای کودکان شده است.
رضا مجلسی کارگردان فیلم «کاتی و ستاره» است. فیلمی که علاوه بر نمایش در جشنوارهی فیلم کودک و نوجوان در جشنوارههای بینالمللی مانند داکا و کلکته به نمایش درآمده و مورد استقبال قرار گرفته است.
در ماهنامه کودک گلپونه با این کارگردان دربارهی فیلم «کاتی و ستاره» که اینروزها در سینماهای کشور به نمایش درآمده است، صحبت میکنیم. دربارهی شیوهی انتخاب فیلم مناسب برای کودکان و دربارهی لزوم توجه به ردهبندی سنی در انتخاب فیلمهای سینمایی و …
ما شاهد موفقیت این فیلم در خارج از ایران بودیم. فکر میکنید دلیل توجه مخاطب جهانی به این فیلم چه بوده است؟
قاعدتا وقتی فیلمی برای اکران عمومی ساخته میشود تلاش دارد تا مخاطب را جذب کند. «کاتی و ستاره» هم برای کودکان ساخته شده است و هدف نهایی آن جذب مخاطب بود. اما موفقیت اثر به چند عامل بستگی دارد. زمینههایی که برای اکران فیلم فراهم میشود مهماند. طبعا اثری که در جشنوارهای بینالمللی موردتوجه قرار میگیرد از لحاظ فنی و کیفی مورد تایید است. نکتهی مهمتر این است که یک اثر حرفی جهانی و مشترک داشته باشد چون نظر مخاطبان هم در جشنوارههای خارجی مورد ارزیابی قرار میگیرد و نگاه آنها هم دخیل است.
و این حرف جهانی در تضاد با نگرش غالب ما به تولید فیلمهایی با حال و هوای بومی است؟
طبعا نه. اثری موفق است که مولفههای بومی را برای بیان حرفی جهانی استفاده کند. یعنی اثر باید هم اصالت جهانی داشته باشد و هم حرفی بینالمللی. در مورد «کاتی و ستاره» هم همینطور است. حرفی مشترک زدهایم. به دغدغهای پرداختهایم که در جهان مشترک است و ممکن است ذهن کودکان را مشغول کند و درنهایت هم این تفسیر را برعهدهی مخاطب میگذاریم. لوکیشن ما گیلان و تهران است اما جغرافیایی که سوال به آن میپردازد کلان است.
ب
ه ساختار فیلم بپردازیم:
همانطور که میدانید ساختار زنده – انیمیشن را برای این اثر انتخاب کردیم. موجود فضایی فیلم در قالب انیمیشن خلق شده است.
دلیل انتخاب این ساختار هم سلیقهی مخاطب امروزی است. آنها با سینمای جهان و تکنیکهای مختلف روبرو هستند، سطح سلیقهشان بالا رفته است. اگر کاری از لحاظ فنی وتکنیکی ضعیف باشد دیگر مورد پسند مخاطب نیست.
یعنی معتقدید این بخش پررنگتر از بخش روایتی است؟
نه. هردو مقوله همگام هم پیش میروند و مکمل هم هستند. شاید بتوان گفت پنجاه پنجاه پیش میروند و برای موفقیت یک فیلم مهماند.
این فیلم برای مخاطبان بالای ۷ سال است. میخواهم ماجرا را وسیعتر ببینیم. آیا اصلا ردهبندی سنی و اعلام آن امر مهم است؟ به آن فکر میشود یا اصلا ضرورتی برای این ردهبندی هست یا خیر؟
همانطور که میدانید ردهبندی سنی براساس آن الگویی است که کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان از سالها پیش به کار میبرده است.
که البته این روزها این ردهبندی را تغییر دادهاند.
بله. ما براساس آن الگوی قبلی تاکنون پیش رفتهایم اما این ردهبندی مطلق نیست چرا که سطح هوش و ادراک افراد متفاوت است و ما بزرگترها نگاهی متفاوت به مفاهیم داریم و میخواهیم آنرا تحمیل کنیم اما نمیدانیم گاهی درک یک کودک شش ساله با کودک ده ساله برابری میکند.
به همین دلیل است که مرزبندی دقیقی وجود ندارد. با اینحال ما مفاهیم کلی را در ساخت فیلم رعایت میکنیم. خردسالان اثر موزیکال را بیشتر دوست دارند و نوجوان دنبال آثاری است که مفاهیم عاطفی دارد.
پس با این عدم قطعیت من به عنوان والد چطور میتوانم اثر مناسب را انتخاب کنم؟
تیغ دولبه است. بزرگترها باید اطلاعات خودشان را دربارهی فیلمها بالا ببرند. به منابع معتبر مراجعه کنند. شناخت دقیقی از کودک خود به دست بیاورند و چارچوبی را که تعیین میکنند مطلق و همیشگی تعیین نکنند.
دیگر شیوههای سنتی کنترل جوابگو نیست و نظارت بر محتوا باید شیوهی مشاوره و کنترل از دور داشته باشد. از سویی وقتی ما تولیداتی داریم نیازمند اعتماد خانوادهها هم هستیم. اینکه به تولیدکننده اعتماد کند و بداند که او در این زمینه تخصصهایی کسب کرده است.
و چطور یک خانواده میتواند به این درک برسد که فیلم یک ابزار فرهنگی است و نه صرفا ابزار سرگرمی؟
اگر خانواده به این باور برسد که فیلم یک رسانه است قطعا میداند با حذف آن یک فرصت را از دست داده است. حالا این رسانه چه کارکردی دارد؟ میتواند با صرف هزینه و وقت کمتری کاری را که یک کلاس آموزشی چندهفتهای انجام میدهد برعهده بگیرد.
و حمایت از یک محصول فرهنگی چه سودی برای عموم دارد؟
همیشه بازتاب تقویت این حوزه به خود مخاطبان برمیگردد. وقتی گیشهای رونق بگیرد چرخهی فرهنگ بهتر میچرخد و تولید اثر باکیفیتتر ممکن میشود.
بااین نگاه فکر میکنید آیا عدم حمایت خانوادهها از سینمای کودک در ضعیف شدن این حوزه موثر است؟
در این عرصه همهچیز همپای هم پیش میرود. الان و در فصل زمستان هفت فیلم کودک اکران شد که همزمان با فصل سرما و فصل امتحانها بود. در این فصل خانوادهها کمتر از فیلم استقبال میکنند. اما اگر همین اکرانها در تابستان بود برای مخاطبان جذابتر بود و گیشه رونق میگرفت.
از طرفی نباید نقش اقتصاد را فراموش کنیم. در دورانی که حال اقتصاد خوب نباشد، هر خانواده در نخستین قدم، کالاها، کلاسها و تفریحهای فرهنگی را حذف میکند. حضور یک خانواده چهارنفره در سینما هم مشمول همین قانون است.
پخش فیلم مهم است وقتی که سینما سوپراستارها را ترجیح میدهد و فیلمی را انتخاب میکند که چنین ویژگیای داشته باشد. برنامهریزی کلان و شرایط اجتماعی بیتاثیر نیستند و صدالبته حضور و حمایت خانوادهها، اولویتبندی مخارج، توجه به نقش فرهنگ و سینمای ملی بر آیندهی کودکان همپای دیگر مسایل مهم است.
گفتوگو: تهمینه حدادی