امید و شجاعت خط اتصال رسیدن به آرزوهاست
گزارشی از رونمایی کتاب جهان مال من است در شهر کتاب اصفهان
از آدم بزرگی پرسیدند که زیباترین آدمهای دنیا از نظر او چه کسانی هستند؟ او بدون تردید پاسخ داد، کسانیکه برای رسیدن به آرزوهایشان تلاش میکنند. اگر کمی به این پاسخ فکر کنیم، به او حق میدهیم و با او همعقیده میشویم. آدمهایی که به آرزوهایشان میرسند، ذهنشان محدودیتها کنار میزند. آنها شجاعانه خودشان را لایق رسیدن میدانند.
به گزازش گلپونه ، پسرک داستان «جهان مال من است» هم زیباست. چون شجاع است و برای رسیدن به خواستهاش هیچگاه ناامید نمیشود. محدودیت خودش را عاملی برای نداشتن یا نرسیدن نمیداند. کتاب «جهان مال من است» بهتازگی توسط نشر طوطی منتشر شده است و در روز پنجشنبه ۱۱ آذرماه ۱۴۰۰ در شهرکتاب اردیبهشت اصفهان ، باحضور نویسنده و تصویرگر از آن رونمایی شد.
بلندخوانی کتاب
در این برنامه، در کنار نویسنده و تصویرگر کتاب، رایحه صنعتگر، روانشناس حوزهی کودک هم حضور داشت. او در ابتدا کتاب را بلندخوانی کرد و با پرسشگری ذهن کودکان حاضر را قلقلک داد. صنعتگر بعد از خواندن، وقتی اشتیاق کودکان حاضر را دید آنها را به قسمتی دیگر برد و متناسب با محتوای کتاب با آنها یک بازی شروع کرد.
به حرکت آوردن آرزوها
نخستین کسی که سخنرانی را شروع کرد، هاله قربانی، تصویرگر کتاب بود. او از حس و حالش نسبت به تصویرگری این کتاب گفت. «وقتی که داستان این کتاب را خواندم، احساس کردم خیلی وقت است منتظرم تا چنین داستانی را تصویرگری کنم. علاقهی من بیشتر به تصویرگری فضاهای جغرافیایی است و این کتاب هم موضوعش سفر بود. برای همین احساس کردم میتوانم خودم را در آن پیدا کنم.»
قربانی داستان «جهان مال من است» را داستان «شجاعت» خواند. «این کتاب داستان پسری است که با هدفها و امیدهایی که دارد، رویاهایش را به حرکت میاندازد و سفر میکند.»
او بیان کرد که حدود یک سال زمان صرف کرده تا داستان پخته شود و بهدرستی شکل بگیرد. «این مسیری که در کتاب آمده یک مسیر پیشنهادی است اما بچّهها میتوانند با خواندنش با آن همزادپنداری کنند، سفر کنند و از آن لذت ببرند.»
یک کتاب گروهی
سپس تهمینه حدادی، نویسندهی کتاب سخنان خود را شروع کرد. او گفت باوجود غمهایی که امروزه جهان به ما روا داشته است، برای انتشار این کتاب شاد است. «این کتاب سرشار از امید است. ما در این کتاب کودکی را داریم که آرزوها و خلاءهایی دارد امّا امید در او نمیمیرد. ادامه میدهد و با خیال پیش میرود.»
حدادی در ادامه حرفهایش به پیماننامه حقوق کودک اشاره کرد و گفت که انتشار کتاب توسط کشورها یکی از حقوق کودکان است و کودکان حق دارند که کتابهای متناسب با سنشان در دسترسشان باشد. «میخواهم به مادّهی ۲۳ پیماننامه حقوق کودک اشاره کنم. پیماننامه بندهایی برای کودکان با نیازهای ویژه دارد. کودکانی که گاهی باعنوان کمتوان، ناتوان و معلول ازشان یاد میشود و چندسالی است که صحبت میشود چنین واژههای در مورد آنها به کار نرود. عموما برای این افراد از واژهی “نیازهای ویژه” استفاده میشود.»
این نویسنده در ادامهی حرفهایش به این اشاره کرد که «جهان مال من است» به خواننده یاد میدهد که فرهنگ خودش را، میراث و محیطزیستش را دوست داشته باشد. «اگر این کتاب بتواند به کودکی آموزش دهد که امید را در خودش زنده نگهدارد، به کودک و بزرگترش یاد دهد که کودک با نیازهای ویژه با او برابر است، اگر این کتاب و تصاویرش یاد دهند که ما میتوانیم سفر کنیم، ببینیم و دانش خود را گسترش دهیم، بیشک اتّفاق خوبی افتاده است.»
حدادی کتاب را، کتابی مشترک بین خودش و قربانی میداند. کاری گروهی که دو مولف دارد. «اگر تصاویر ایشان نبود، داستان من تکمیل نمیشد. هاله قربانی نکاتی را دربارهی داستان داشتند که من تغییر دادم. من هم نکاتی را داشتم که ایشان از من پرسیدند. ما این کتاب را با مشورت هم پیش بردیم. این تجربه شگفتانگیزی برای من بود. ما یک کار گروهی پیش بردیم و از زمان شروع تا پایان کار در کنار هم بودیم. نتیجه کار برای ما جذاب بود. من نمیتوانم بگویم که من نویسنده صرف هستم چون ناشر و تصویرگر هم در نوشتن آن دخیل بودند. این کتاب “ما” است.»
کتاب «جهان مال من است» را میتوانید از اینجا بخریدخیال کردن بین همه انسانها مشترک است
حدادی در پایان سخنانش از عطیه میرزاامیری که روانشناس کودکان با نیازهای ویژه است، درخواست کرد که به مناسبت روز جهانی معلولین در مورد کتاب صحبت کند. میرزاامیری به تداعی واژهی امید در سراسر کتاب اشاره میکند. امّا پیش از هرچیزی میگوید که این کتاب سرشار از مهارت حل مساله برای کودک بوده است. «کودک در این کتاب هیچ جایی به در بسته نمیخورد. راهحل خلق میکند و همین باعث ایجاد امید در او میشود. ابتکار در پیدا کردن راهحل و ایجاد امید و خلق رویا در این کتاب به ما نشان میدهد که کودک حتی اگر نیاز ویژه هم داشته باشد از همسالان خودش دور نیست. برای همین است که ما تا آخرین لحظه کودک کتاب را یک کودک عادی در ذهن خود تصور میکنیم.»
این روانشناس عقیده دارد وقتی آدمها با کسی که نیازهای ویژه دارد، روبهرو میشوند گمان میکنند که او با آنها فرق دارد و برای همین است که دور خودشان و این افراد خط میکشند. «این کتاب نشان داد که نقطه مشترک همه ما آدمها خیال و امید است.»
نگاه طیفی به کودکان خاص
آخرین سخنران این برنامه، رایحه صنعتگر بود. سخنان او بیشتر روی کودکان با نیازهای خاص متمرکز بود. «هنوز که هنوز است برای بهکار بردن کلمهای در مورد کودکان با نیازهای خاص تردید وجود دارد. دایم عنوان صدا کردن اینگونه افراد در حال تغییر است تا بار روانیای را که آن کلمه به آنها میدهد، برداشته شود. روانشناسان تلاش میکنند تا نگاه ویژهای به اینگونه افراد نشود. یک نگاه متعادل به آنها شود. این افراد یک زمانی دیده نشدند و آسیب خوردند و حالا که به آنها نگاه میشود از آن سر طیف افتادهایم و خیلی خاص یا ترحمآمیز به آنها نگاه میکنیم.»
گزارش: عطیه میرزاامیری
در گلپونه بخوانید: نمایش هدیهی اسرارآمیز به روی صحنه رفت