به مناسب روز جهانی عروسک / بازگشت لیلی‌یَک و دومایَک مبارک!

به مناسب روز جهانی عروسک

بازگشت لیلی‌یَک و دومایَک مبارک!

 

درباره‌ی روز جهانی عروسک

هرساله دومین شنبه‌ی ماه ژوئیه، (که امسال با ۲۲خرداد ماه برابر شده) روز جهانی عروسک است. چه بخواهیم، چه نخواهیم عروسک‌ها از خیلی سال پیش نقش مهمی‌در زندگی ما داشته اند. امّا ماجرا جایی جذاب می‌شود که بدانیم تنها کاربرد عروسک‌ها سرگرمی ‌نبوده و نیست. بیش‌تر عروسک‌های بومی ‌ایران، نمادی در پشت و ظاهر خود دارند. باران‌خواهی، برکت‌خواهی و عروسک‌های پیش‌بهاری در اکثر عروسک‌های بومی ‌ایران دیده می‌شود. خیلی خوب است که درباره‌ی این عروسک‌ها مطالعه کنیم. راستی می‌دانستید یکی از سنت‌های این‌روز هدیه دادن عروسک به کودکان است؟

مهرنوش رفیع، احیاگر عروسک‌های بومی ‌بندر ماهشهر در این‌باره با گلپونه حرف زده است.

عروسک‌های بومی‌بندر ماهشهر به‌نام لیلی‌یَک و دومایَک (عروس و داماد کوچک) با پیشینه‌ای بیش از صد سال در بندر ماهشهر توسط مادران برای دختران با ابتدایی‌ترین چیز‌ها- همان چوب و پارچه‌های دورریز- ساخته می‌شدند. روش ساخت عروسک‌ها از مادرها به دخترها می‌رسید و سینه به سینه از نسلی به نسل دیگر منتقل شد تا این‌که یک‌روز رد این عروسک‌ها پاک شد. یا شاید مهرنوش رفیع دیگر آن‌ها را ندید. همین شد که تصمیم مهمی‌گرفت، او به سراغ بازسازی این عروسک‌ها رفت و عروس و داماد به ایران بازگشتند.

قصّه‌ی مهرنوش و عروسک‌ها

ماجرای من و عروسک‌ها به دوران جنگ برمی‌گردد. خاطره‌هایی محو از وقتی دختر بچّه‌ی ۵ ساله‌ای بودم. آن موقع من شاهد نخستین بمباران بودم و این جریان برای من واقعا ترسناک بود. آن‌قدر ترسناک که تا سال‌های بعد از جنگ هم کابوس از دست دادن خانواده‌ام رهایم نمی‌کرد.

یادم هست آن‌روزها من و پدر و برادرم به پارک رفته بودیم که ناگهان صدای آژیر قرمز را شنیدیم و پدر روی زمین خوابید و ما را در آغوش گرفت که آسیبی نبینیم چون به سنگر دسترسی نداشتیم. کمی‌بعد نمی‌دانم چه‌طور به خانه برگشتیم فقط یادم است که با تمام وجود نگران مادرم بودم. وقتی رسیدیم همه محل کنار دیوارها پناه گرفته بودند و بچّه‌ها از نگرانی گریه می‌کردند. من هم به آغوش مادرم پناه بردم و با گریه به آسمان نگاه کردم.

از هواپیماها چیزهای براقی شبیه پولک خارج می‌شد. در عالم کوذکی به خودم می‌گفتم این‌ها که قشنگ هستند و در نور آفتاب برق می‌زنند پس چرا مردم می‌ترسند؟

همین ترس باعث شد که علاوه برکابوس دیدن بیمار بشم. آن موقع مادر تنها کاری که می‌توانست بکند این بود که برایم عروسک لیلی‌یَک بسازد. عروسکی که چوبش چوب حصیر و پارچه‌اش سفید و آلبالویی بود. به من گفت:«هروقت ترسیدی و نگران شدی این عروسک از تو مراقبت می‌کند.»

کودکی من با ترس و کابوس و بیماری گذشت. بعدها که بزرگ‌تر شدم جز خاطره‌ی محو و کم‌رنگی از عروسکم چیزی به یاد نبود.

بیشتر بخوانید: عروسک‌های روستای حاجی‌بیگی به دنیای خود برگشتند

بازگشت لیلی‌یَک

سال‌ها گذشت و دیگر کسی لیلی‌یَک نمی‌ساخت. در واقع بعد از صنعتی شدن شهر آخرین نسلی که لیلی‌یَک بازی کردند مادرم و هم سن و سال‌هایش بودند و بعدها کمتر لیلی‌یَک ساخته شد تا به مرور به فراموشی سپرده شد.

صنعت، چهره‌ی دیگری به شهر داده بود و همه‌چیز عوض شده بود. به‌طوری که دهه‌ی شصتی‌ها که هم نسل‌های من هستند خیلی‌خیلی کم لیلی‌یَک را دیده بودند.

سال ۱۳۹۶ برای انجام کاری به میراث فرهنگی رفتم. پیش‌تر میراث فرهنگی بندر ماهشهر پرونده‌ای برای عروسک‌های بومی ‌و ثبت آن تشکیل داده بود. ولی طرح ناقص بود. عروسک‌های پارچه‌ای که طبق گفته بزرگ‌ترها سال‌های قبل ساخته می‌شدند را بازسازی کرده بودند. با دیدن آن‌ها متوجّه شدم که این الگوی عروسک مدرن است. چون پیش‌تر کار عروسک‌سازی کرده بودم و شناخت داشتم اجازه گرفتم که کار را به من بسپرند و خوش‌بختانه صفر تا صد کار توسط رییس میراث ماهشهر به من سپرده شد.

عروسک‌ها را به افسانه احسانی (عروسک ساز و پژوهش‌گر عروسک) نشان دادم . او گفت تحقیق کن و عروسک‌های اصیل‌تر را پیدا کن. من هم از مادر و مادربزرگم پرسیدم و لیلی‌یَک بعد از سال‌ها توسط مادربزرگم ساخته شد و من روش ساختش را از آن‌ها یاد گرفتم. و بعد طی فراخوانی دیگر بانوان ماهشهری هم اقدام به ساخت این عروشک بومی کردند و نمونه‌های مختلفی برای تایید اصالت به دستم رسید.خوش‌بختانه نمونه‌ی قدیمی‌متعلق به ۶۰ سال پیش که همسر خان ماهشهر قدیم ساخته بود توسط نوه‌ی ایشان به دستم رسید.

قصّه‌ی عروسک‌های بومی آبادان را اینجا بخوانید

داستان یک عروس و داماد عروسکی

ماجرای من و لیلی‌یَک از جنگ و ترس کودکی آغاز شد و سال ۱۳۹۶ با جست‌وجو به احیای لیلی‌یَک و دومایَک و دی ماه ۱۳۹۹ با ثبت ملّی به‌عنوان میراث ناملموس ختم شد و هنوز راه ادامه دارد.

لیلی‌یَک و دومایَک همان‌طور که گفتم از ابتدایی‌ترین وسایل چوب نخل و پارچه دورریز ساخته می‌شده است و به‌عنوان بازی‌چه در اختیار کودکان قرار می‌گرفت. روش بازی به این‌صورت بوده است که دومایَک (داماد) دختری عاشق لیلی‌یَک می‌شده به خواستگاری می‌رفته و بعد با هم ازدواج می‌کردند و بچّه‌دار می‌شدند و خانواده‌ی عروسکی تشکیل می‌شد برای ساختن بچّه‌ها هم عروسک‌ها را کوچک‌تر می‌ساختند.

ولی در نمونه‌ی قدیمی‌که پیدا شد عروسک نوزاد هم وجود دارد که مختص خانواده‌ی خان ماهشهر بوده و همسر ایشان می‌ساختند.

دخترها ظروف و وسایل گِلی می‌ساختند و بازی می‌کردند و وقتی به سن ازدواج می‌رسیدند خانواده‌ی عروسکی خودشان را به خواهر یا دخترهای فامیل و همسایه می‌دادند و درواقع یک نمایشنامه‌ی نانوشته به نام زندگی را تمرین می‌کردند.

برای احیای عروسک‌ها ابتدا از مادربزرگم خواستم که نمونه‌ی نخستین را بسازد و بعد فراخوان دادم که نتیجه‌اش شد عروسک لیلی‌یَک و دومایَک تا پیش از آن کسی از عروسک مرد چیزی نگفته بود که مادر دوستم ساختند و با نمونه‌ی قدیمی‌به دست آماده مجموعه تکمیل شد و عروسک زن و مرد و نوزاد به دست آمد.

و طی تحقیقات بعدی عروسک رقصانی هم وجود داشته که مشابه عروسک بازبازک بختیاری‌ها و لیلی رها است. من فکر می‌کنم به‌دلیل هم‌جواری اقوام وارد فرهنگ ما شده و البته عروسک پارچه‌ای که در حال حاضر برای پیدا کردن این دو مورد در حال جست‌وجو هستم.

پرونده‌ی تشکیل شد و با نمونه‌های به‌دست آمده برای ثبت ملّی به میراث استان خوزستان و وزارت میراث فرهنگی فرستاده شد و در سال ۱۳۹۹ در فهرست میراث نا ملموس قرار گرفت.

 

بیشتر بخوانید: خون تازه در رگ‌های عروسک‌های محلی؛ عروسک «بِی» دوباره جان می‌گیرد

و بعد…

لیلی‌یَک طرح صورتش نماد چلیپا است و نماد خورشید و نشان خوش‌بختی و برکت است. بعد از احیای لیلی‌یَک تصمیم گرفتم مجموعه‌ی عروسک‌های بومی‌خوزستان را جمع‌آوری کنم که این بین عروسک‌های عربی و عروسک‌های زیادی مشابه لیلی‌یَک با طرح صورت چلیپا در حوزه‌ی زاگرس جنوبی به‌خصوص خوزستان، بوشهر و هرمزگان یافتم که هم از نظر ساختار و هم طرح صورت مشابه بودند. قسمت جالب‌تر هم این است که در جست‌وجوهای بعدی مشابه عروسک‌های ایرانی متعلق به حوزه‌ی زاگرس جنوبی با چهره‌ی چلیپا در کشورهای حوزه بالکان به‌خصوص اوکراین و تاجیکستان و افغانستان پیدا شد.

و این پرسش و فرضیه شکل گرفت که چرا این عروسک‌ها در این نقاط پراکندگی داشتند؟آیا به آیین مهرپرستی ایرانیان باستان و همه‌گیری این آیین ربط دارد؟ آیا کاربرد آیینی داشت؟

به کمک دوستان باستان‌شناس و تاریخ دان و محقق مشغول جست‌وجو و رسیدن به پاسخ این پرسش‌ها هستم.

 

 

بیشتر در این‌باره بخوانید:
آدم‌ها را با هویت‌ فراموش شده‌شان آشنا می‌کنیم

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

به اشتراک بگذارید:

golpoonemag.ir/?p=3183

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *