۱ شهریور ماه، زادروز بوعلی سینا و روز پزشک گرامی باد
تقدیم به …
پزشکان و کادر درمان
نوشتهی محبوبه دشتی / تصویرگر: چنور شعبانی
دلم چهقدر برای خاله جانم تنگ شده است، از وقتی کرونا آمده همدیگر را بغل نکردیم. چون خالهی من پزشک است و توی بخش کرونا کار میکند. خاله خیلی برای من و مامان و مردم نگران است.
گاهی با موبایل مامان همدیگر را میبینیم. او هم میگوید: «خاله جان! اینروزها تا جایی که میشود بیرون و گردش نرو.اگر هم با مامان و بابا بیرون رفتی، حتما ماسک بزن. دستهایت را مرتب با آب و صابون خوب بشور و یادت باشد آنها را به صورتت نزنی.»
من هم میگویم: «چشم خاله جان مهربانم. من بهداشت را خوب رعایت میکنم.»
من خوب میدانم که کرونا زورش به آدمهایی که همه چیز را رعایت میکنند نمیرسد. آن وقت کمکم ضعیف میشود و از بین ما میرود. وقتی هم که کرونا برود خاله جانم به خانه میآید. بعد ما دوباره همدیگر را بغل میکنیم و با هم بازی میکنیم.
و مثل قبل دوتایی با هم به پارک میرویم و حسابی میخندیم. آنروز دیگر خندههایمان را از پشت ماسک نمیبینیم و برق شادی دوباره در چشمهایمان پیدا خواهد شد.
« تقدیم به …» عنوان صفحهای از نشریهی کودک گلپونه است که با توجه به موضوع هر شماره به تلاشگران آن حوزه تقدیم میشود.
شمارهی هشتم گلپونه، به پاس تلاشهای شبانهروزی و بشردوستانه به «پزشکان و کادر درمان» تقدیم شده است.