وقتی دوستی با کتاب در «کلبه‌ی کتاب» متولد شد

وقتی دوستی با کتاب در «کلبه‌ی کتاب» متولد شد

وقتی صحبت از کتاب می‌شود خیلی از ما نویسندگان، ناشران و تصویرگران را به خاطر می‌آوریم، امّا در چرخه‌ی فروش و ترویج مطالعه، افراد زیادی مانند مروّجان کتاب مشغول به کارند. این افراد به‌عنوان فعّال داوطلب، کودکان و نوجوانان را با کتاب‌ آشنا می‌کنند و در یک اقدام فرهنگی تلاش می‌کنند تا کتاب‌خوانی را بخشی از زندگی روزمره‌ی کودکانی کنند که به هر دلیل از مطالعه دور بوده‌اند. عبدالقادر بلوچ هم یکی از این مروّجان کتاب است.

او در شهر چابهار، بخش مرکزی روستای «وشنام دری» مشغول زندگی و ترویج کتاب و کتاب‌خوانی است و اگرچه زمان زیادی از فعالیت او نمی‌گذرد اما به‌عنوان نامزد جشنواره‌ی مروّجین کشور در سال ۱۳۹۸ انتخاب شده است. هم‌چنین کتاب‌خانه‌ی این روستا هم توانسته در این زمان اندک به جایگاهی برسد که کاندید روستای دوست‌دار کتاب ۱۳۹۸ باشد. در گلپونه، با این مروّج کتاب درباره‌ی فعالیتش گپی کوتاه زده‌ایم که در ادامه می‌خوانید:

خیلی از ما تعریف دقیقی از کلمه‌ی مروّج کتاب نداریم. مروّج کتاب به‌چه معناست؟

مروّج کتاب در لغت یعنی رواج دهنده کتاب و در اصطلاح به کسی یا سازمان یا نهادی گفته می‌شود که با شیوه‌های مختلف، مثل کتاب‌خوانی با نقّاشی، کتاب‌خوانی با گفت‌وگو و… کتاب را بین مردم می‌برند، آن‌را معرفی می‌کنند و سبب تشویق مردم به مطالعه شده و در نهایت فرهنگ کتاب‌خوانی را انتشار می‌دهند.

و مسوولیت چنین شخصی چه چیزی است؟

مروّج کتاب، کتاب‌ها را مطالعه و فهرستی از کتاب‌های مفید تهیه می‌کند. بعد نوبت به تهیه‌ی کتاب می‌رسد. کتاب‌ها را به منطقه مورد نظر می‌برد و با معرفی و گفت‌وگو کردن درباره‌ی آن‌ها، در مورد نحوه‌ی امانت‌گیری و نگه‌داری کتاب به افراد اطلاع‌رسانی می‌کند ایجاد اشتیاق با شیوه‌های مختلف در بین کودکان و نوجوانان مثل نقّاشی، بازی‌های بومی، هنرهای سنتی و داستان‌نویسی و حتی با غذا و خوراکی، بخشی از کارهایی است که مروجان انجام می‌دهند.

مروّجان کتاب داوطلبانه فعالیت می‌کنند. بنابراین قطعا برای این فعالیت نیاز به برنامه‌ریزی و زمان‌بندی دارند. این زمان‌بندی برای شما چگونه است؟

من برای انجام فعالیت‌های داوطلبانه برنامه‌ی از پیش تعیین شده دارم و هر روز بنا به اقتضای موقعیت به یکی از این فعالیت‌ها می‌پردازم. بیش‌تر بعدازظهرها این کارها را انجام می‌دهم. این فعالیت‌های فرهنگی در قالب کتاب‌خانه و ترویج کتاب در روستاهای هم‌جوار، سبد کتاب در مغازه‌ها و کارهای محیط‌زیستی انجام می‌شود. طراحی بازی‌های بومی هم یکی از کارهایی است که در برنامه‌های کاری خود در آینده دارم.

چه شد که کار ترویج کتاب را شروع کردید؟

در روستایمان کودکان و نوجوانان هیچ سرگرمی‌ای نداشتند. پس به‌صورت خودجوش با چند کتاب داستان شروع کردم. بچّه‌ها را زیر درختان جمع می‌کردم برایشان کتاب می‌خواندم. حدودا چند ماه به همین صورت کار را ادامه دادم. تا این‌که به فکر اتاق فرسوده‌ای افتادم که در محل بود. مقداری پول جمع کردیم و این اتاق کوچک را به کمک بچّه‌ها رنگ‌آمیزی و تعمیر اساسی کردیم. حالا یک کلبه‌ی کتاب داشتیم. بچّه‌ها را به کتاب‌خوانی تشویق کردم. تعداد آن‌ها روزبه‌روز بیش‌تر می‌شد. اتاق خیلی کوچک بود و اشتیاق بچّه‌ها زیاد. بچّه‌ها را به‌صورت گروهی تقسیم کردیم و گاهی هم در مسجد به‌صورت جمعی بازی فکری انجام می‌دادیم . حتا مدتی هم در کلبه‌ی کتاب سوزن‌دوزی می‌کردند تا این‌که کار ترویج کتاب را به قدری گسترش دادم که هم‌اکنون که آوازه‌اش تا روستاهای شهر زرآباد و قصرقند و جاهای دیگر هم رسیده است.

برگردیم به کودکی خودتان. دوستی‌تان با کتاب از چه زمانی شروع شد؟

چون در روستای ما شخصی نبود ما را تشویق به کتاب‌خوانی کند دیر شروع کردم. در پانزده سالگی برای درس خواندن در مقطع سوم راهنمایی به چابهار رفتم. در مسیر مدرسه‌ام کتابخانه‌ای عمومی به نام «ساحل» بود، من این کتاب‌خانه را دیدم و چنان شیفته شدم که از آن‌جا سر‌نوشت من و روستای «وشنام» تغییر کرد. با کتاب و کتاب‌خوانی آشنا شدم. البته اوایل شناخت کامل نداشتم که چه کتاب‌هایی را بخوانم. بعد مسیر خود را ادامه دادم تا این‌که کلاس جام باشگاه‌های کتاب‌خوانی چابهار برگزار شد و بنده به‌عنوان تسهیل‌گر در این کلاس شرکت کردم. مربّی تسهیل‌گری ما خانم «شکوفه صمدی» بودند. ایشان شناخت کاملی از کتاب کودک و نوجوان و کار در این حیطه داشتند به‌صورت تخصصی کلاس را شروع کردند. از این‌جا ترویج فرهنگ کتاب‌خوانی در ذهنم شکل گرفت. و به‌صورت جدی فعالیت کردم.

در ابتدای فعالیتتان مخالفتی با کتاب‌خوانی‌تان نمی‌شد؟

متاسفانه خانواده‌هایی بودند که خیلی موافق کتاب‌خوانی، مخصوصا کتابخوانی دختران نبودند و مثل هرکار فرهنگی دیگر ابتدا با مخالفت‌هایی مواجه بودم. کتاب و کتاب‌خوانی را کار بیهوده و وقت تلف‌کردن می‌دانستند، اما به‌لطف خدا و با پیگیری و جدّیت در این‌کار خیلی از آنان همراه شدند و به اهمیت این امر پی‌بردند.

و حالا در کدام مناطق به کار ترویج کتاب مشغولید؟

به جز روستای خودمان، به‌طور غیر مستقیم با شهرستان‌های قصرقند، دشتیاری، نیک‌شهر، زرآباد، هرمزگان و با مروّجین آن‌ها در ارتباط هستم.

چه‌طور کتاب‌ها را برای بحث و گفت‌وگو و معرفی انتخاب می‌کنید؟.

با مشورت با اساتید صاحب‌نظر، نویسندگان و افراد فرهنگی، فهرستی از کتاب‌های محوری و ارزنده تهیه می‌کنم و کتاب‌ها را تا جایی که امکانش است تهیّه می‌کنم. بعد از مطالعه از بین آن‌ها کتاب‌های محوری‌تر که بار تربیتی، آموزشی و فرهنگی بیش‌تری دارند را انتخاب می‌کنم. بعد از خواندن کتاب توسط بچّه‌ها در مورد کتاب‌ها گفت‌وگو می‌کنیم.

کتاب‌ها چه‌طور به دستتان می‌رسد؟

کتاب‌ها توسط نویسندگان و سازمان‌های مردم نهاد و بعضی خیّرین اهدا شدند و تعدادی از آن‌ها را با بودجه‌ی شخصی خودم خریداری می‌کنم.

می‌خواهم به ابعاد فرهنگی کار ترویج بپردازیم. مواجه کودکان با کتاب و داستان. مواجهه‌ی والدین با این اتفاق چگونه است؟

به وضوح می‌توان تاثیرات تربیتی کتاب و کتاب‌خوانی را روی مردم به‌ویژه کودکان دید. آشتی با طبیعت، رعایت بهداشت فردی و اجتماعی، بالارفتن سطح آگاهی و مهارت‌های ارتباطی، همه و همه از تاثیرات کتاب‌خوانی است. والدین هم با وجود مخالفت‌های اولیه، به‌مرور زمان، با ایجاد گردهمایی‌های مختلف به مناسبت‌های مختلف فرهنگی و دعوت از افراد فرهیخته و نویسندگان در منطقه، کم‌کم با فواید این مهم آشنا شدند و نه تنها مخالفت‌ها را کنار گذاشتند، بلکه تعدادی از آن‌ها حتا علاقه‌مند به خواندن کتاب شدند.

ترویج کتاب چه تاثیراتی بر خودتان داشته است.

تاثیرات زیادی داشته روی خودم داشته است. کتاب‌های بسیار زیادی مطالعه کردم که باعث افزایش آگاهی‌ام شده است و مهم‌تر از همه، با نویسندگان کتاب آشنا شدم. توانستم نام «وشنام» را به اقصی ‌نقاط کشور برسانم، که بزرگترین موفقیتم محسوب می‌شود. بسیار خرسندم که با این‌کار توانستم به مردمم خدمت کنم.

و سوال آخر: برای این‌که به کار ترویج ادامه بدهید چه‌قدر مطالعه می‌کنید؟ چه کتاب‌هایی می‌خوانید؟

با وجود وقت بسیار کم سعی می‌کنم روزانه ۳۰ تا ۴۰صفحه کتاب بخوانم. بیش‌تر کتاب‌های کودک محور می‌خوانم چون بیش‌تر مخاطبانم کودکان هستند و برای کودکان بیش‌تر وقت می‌گذارم.

به اشتراک بگذارید:

golpoonemag.ir/?p=1800

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *