روز قلم گرامی باد / از مهمان‌های ناخوانده تا جوجه قمری تنها

 

از مهمان‌های ناخوانده تا جوجه قمری تنها

رامین جهان‌پور

نویسندگان، شاعران، تصویرگران و صاحبان اثر حوزه‌ی کودک، در بخش «قصّه‌ی کتاب من» گلپونه، از خاطره‌ها، احساسات و چگونگی انتشار نخستین اثر و کتاب خود می‌گویند. خواندن این قصّه‌ها از زبان خود صاحبان اثر شنیدنی است. در ادامه و به مناسبت چهاردهم تیرماه؛ «روز قلم» اولین نوشته از این مجموعه را به قلم «رامین جهان‌پور» می‌خوانید:

اول: مهمان‌های ناخوانده

من خوش‌بختانه در خانواده‌ای بزرگ شدم که بزرگ‌ترهایم همیشه به کتاب و نشریات اهمیت می‌دادند. از وقتی که یادم می‌آید، کالاهای فرهنگی دوروبرمن فراوان بود. و این‌را هم بیشتر مدیون برادر و خواهرهای بزرگ‌تر از خودم و  چندتا ازآشنایانی بودم که اهل مطالعه و فرهنگ بودند و به خانه ما رفت‌وآمد داشتند.

خوب یادم است وقتی شش ساله بودم، خواهر بزرگ‌ترم کلاس دوّم دبستان درس می‌خواند و من هنوز به مدرسه نمی‌رفتم. یک‌روز خواهرم از کتاب‌خانه دبستان، کتاب‌های قصّه‌ی مثل «تارزان» و«لوبیای سحرآمیز» را گرفته بود و با ولع می‌خواند و من با اشتیاق به صورت او زل زده بودم. از او خواستم تا کمی بلندتر بخواند تا من هم بشنوم که در کتاب‌ها، چی نوشته است.

آن‌روزها من فقط می‌توانستم تصویرهای کتاب‌ها را نگاه کنم و در دلم دعا کنم که ای‌کاش زودتر به مدرسه بروم و باسواد بشوم، تا بتوانم قصّه‌های کتاب‌ها را خودم بخوانم. بعدها که به مدرسه رفتم کتاب‌های زیادی به دستم رسید که گاهی چندبار آن‌ها را می‌خواندم. امّا یکی از کتاب‌هایی که از کودکی آن‌را نگه داشتم «مهمان‌های ناخوانده»، نوشته‌ی فریده فرجام است که با قطع خشتی و تصاویر رنگی از طرف کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان چاپ شده است. خواندن آن برایم در آن سال‌ها بسیار لذّت‌بخش بود. بعدها که کارتونش را از تلویزیون دیدم بیش‌تر به قصّه‌ی آن کتاب علاقه پیدا کردم. در همان موقع‌ بود که با خودم آرزو کردم کاش من هم روزی بتوانم داستان بنویسم و کتاب چاپ کنم. دوست داشتم کتابی بنویسم که شخصیت اوّلش پیرزنی مهربانی باشد که در یک شب بارانی با صمیمیت مهمان‌های ناخوانده‌اش را در خانه می‌پذیرد.

گاهی وقت‌ها هم یک خاطره یا یک افسانه یا یک قصّه‌ی ساده که از زبان یک بزرگتر روایت می‌شود یا از دل کتابی کوچک در می‌آید می‌تواند قوّه‌ی تخیّل یک کودک را قلقلک بدهد و احساسات معصومانه‌ی او را نوازش کند.

 در همان دوران دبستان کتاب‌هایی خواندم که آن‌قدر برایم جذاب بود که در دلم آرزو کردم آیا می‌شود من هم یک روزی نویسنده‌ی کودک بشوم تا کودکان هم از داستان‌های من لذت ببرند. خوشب‌ختانه مشوق‌هایی در زندگی داشتم که به من آموختند که خواستن، توانستن است.

دوم: جوجه قمری تنها

کودکی‌های شیرین و پُرخاطره گذشت و من نویسندگی برای کودک و نوجوان را با جان و دل انتخاب کردم و هنوز هم با گسترش این‌همه سرگرمی و فضاهای مجازی و بازی‌های عجیب‌وغریب رایانه‌ای هیچ‌چیز به اندازه‌ی نوشتن برای بچّه‌ها به من آرامش نمی‌دهد. من بیش‌تر کتاب‌هایم برای گروه سنی نوجوانان است.

 امّا اولین قصّه‌ای که برای کودکان نوشتم و در نشریات چاپ شد قصه‌ی«جوجه قمری تنها» بود که بعدها چند داستان کنارش گذاشتم و مجموعه داستان کودکانه‌ای به همین نام را منتشر کردم. داستانش درمورد دختر کوچولویی به اسم سارا است که به پرنده‌ها خیلی علاقه‌مند است و در یک روز سرد زمستانی در مسیر مدرسه جوجه قمری تنهایی را می‌بیند که روی زمین افتاده و از سرما پَرهایش یخ بسته است و …

نوشتن این داستان هم خود قصّه‌ای دارد. یادم است دوم یا سوم دبستان بودم دریک صبح سرد زمستانی داشتم به طرف دبستان می‌رفتم. یک دختر نوجوان جلوتر از من راه می‌رفت. یک‌دفعه نگاهم به جوجه قمری کوچکی خورد که روی زمین افتاده بود. آن دختر نوجوان زود خم شد و جوجه را از زمین برداشت و گذاشت زیر چادرش و به سرعت دور شد. بعداز آن ماجرا من همیشه با خودم فکر می‌کردم که عاقبت آن جوجه یخ‌زده و نیمه جان چه می‌شود. سال‌ها بعد آن قصّه را نوشتم و هنوز هم گاهی وقت‌ها که می‌بینم کودک‌کاری از سرمای زمستان در کنار خیابان دارد می‌لرزد یاد آن جوجه قمری می‌افتم که احتیاج به سرپناه و گرما داشت…

درباره‌ی رامین جهان‌پور

«رامین جهان‌پور»، نویسنده کودک و نوجوان، متولد سال ۱۳۵۱ در شهر رودبار است. آن‌طور که خودش می‌گوید از كودكي به خواندن كتاب‌هاي قصّه و داستان علاقه‌ی فراوان داشته و زماني كه تنها ۱۵ ساله بوده،  نخستین داستانش در نشريه‌ی «شاهد كودكان» چاپ می‌شود که این کار باعث تشویقش به نویسندگی می‌شود.

وی با نشريات و انتشارات زيادي همكاري داشته و برايشان قصّه نوشته است اشاره کرد. نخستین کتاب او در سال ۱۳۸۸ به نام «گردو ريزان» توسط انتشارات «انجمن قلم ايران» منتشر شده است. از وی تا کنون کتاب‌های زیادی به چاپ رسيد است كه مي‌توان به «رودخانه‌اي كه مي‌رفتيم»، «رايانه»، «جوجه قمري تنها»، «گوشه‌هايي از زندگي نويسندگان بزرگ» و…  اشاره کرد. همچنین کتاب‌های «بليت‌هاي لاي كتاب» و «خانه‌هاي فرانسوي»؛ مجموعه‌ی داستان‌هايي براي بزرگسالان و کتاب « قصه‌هاي قديمي»؛ برای نوجوانان در دست چاپ است.

درباره‌ی روز قلم

روز قلم در ایران باستان روز سیزدهم تیر، جشن‌تیرگان بود. از آن جهت که در این‌روز هوشنگ؛ پادشاه پیشدادی، نویسندگان را  گرد آورد و گرامی داشت. ولی در تقویم رسمی ایران روز چهاردهم تیرماه، در سال ۱۳۸۱ پس از پیشنهاد انجمن قلم ایران و تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی به ثبت رسید.

عنوان‌های بیشتر از «قصّه‌ی کتاب من» را این‌جا بخوانید

به اشتراک بگذارید:

golpoonemag.ir/?p=1530

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *