مهم است خبرنگار مستقل باشم

‌گفت‌وگو با تهمینه حدادی،به مناسبت ۱۷ مرداد، روز خبرنگار

مهم است خبرنگار مستقل باشم

وقتی عنوان خبرنگار کودک و نوجوان را می‌شنوم، نام شناخته‌‌شده‌ی تهمینه حدادی جزو نخستین نام‌هایی است به ذهنم می‌آید. حدادی سال‌هاست فعالانه در حوزه‌ی کودک و نوجوان خبر و گزارش و گفت‌وگو تهیه می‌کند. به‌جز آن در زمینه‌های دیگر مانند داستان‌نویسی، تصویرگری و روابط‌عمومی فعال است. او با مسیری که در مطبوعات و رسانه‌ها طی کرده نشان داده خبرنگار می‌تواند بدون وابستگی به نهاد یا تفکر خاص راهش را با تکیه بر دیدگاه خود ادامه بدهد، در شرایطی که بسیاری از خبرنگاران به دلایل گوناگون شغل‌شان و یا حوزه‌ی کودک و نوجوان را رها کرده‌اند، او راهش را ادامه داده است. پس چه مناسبتی بهتر از روز خبرنگار که گلپونه با تهمینه حدادی گفت‌وگو کند!

 

»رشته‌ی تحصیلی شما روزنامه‌نگاری است و جزو افرادی هستید که رشته‌ی تحصیلی مرتبط به شغل‌تان دارید. پیش از این‌که وارد دانشگاه شوید هم می‌خواستید خبرنگار شوید؟ رشته‌ی تحصیلی چه اندازه در انتخاب شغل‌تان تاثیر داشته است؟

نخستین تجربه‌های من در زمینه‌ی روزنامه‌نگاری به قبل از تحصیلاتم برمی‌گردد. روزنامه‌نگاری را شروع کرده بودم و به‌آن علاقه‌مند شده بودم و احساس کردم دوست دارم به‌عنوان خبرنگار و نه لزوماً روزنامه‌نگار فعالیت کنم. با این نگاه بود که برای دانشگاه هم این رشته را انتخاب کردم و هم‌زمان به فعالیتم ادامه دادم. گاهی از این انتخاب خوشحالم و گاهی ناراحت. به نظرم خیلی مهم است که رشته‌ی تحصیلی و شغلت را خیلی دوست داشته باشی و هردو هم‌سو در کنار هم پیش برود. قطعا تحصیلات تاثیرهای مهمی روی نگاه و کیفیت کارم داشت. اساتید خوبی داشتم که راه را به من نشان دادند و توانستم جدی‌تر به مسیر ادامه بدهم.

»چه‌طور شد حوزه‌ی کودک را انتخاب کردید و این حوزه چه تفاوتی با حوزه‌ی بزرگ‌سال دارد؟

پیش از تحصیلات در دانشگاه فعالیت در حوزه‌ی کودک و نوجوان را شروع کرده بودم. تصویرگری و نویسندگی و گزارش‌نویسی‌ام در این حوزه بود. گفته می‌شود برای حرفه‌ای‌تر شدن لازم است برای بزرگ‌سالان فعالیت کنی. من هم سن کمی داشتم و به آن باور داشتم. تجربه در حوزه‌ی تجسمی، ورزشی و اجتماعی برای بزرگ‌سال را در نشریه‌های به‌نام آن سال‌ها آغاز کردم. امّا افراد برای تخصص‌شان باید یک‌جا تصمیم بگیرند، من هم بنا به علاقه و رسالتی که دارم حوزه‌ی کودک را انتخاب کردم. گاهی پروژه‌های بزرگ‌سال هم انجام داده‌ام امّا تلاش کردم این اتّفاق زیاد رخ ندهد و برای کودک و در مورد کودک بنویسم.

»نخستین نوشته‌ی‌تان کجا منتشر شد؟

نخستین کار مطبوعاتی‌ام به یک مسابقه برمی‌گردد که در مورد پرویز شاپور بود و در دانشگاه الزهرا برگزار می‌شد. سفارش این‌کار را آقای فرهاد حسن‌زاده به من داد که نخستیم آشنایی‌ام با نشریه‌ی دوچرخه بود‌. آقای حسن‌زاده در جلسه‌های قصّه‌ی سروش نوجوان من‌را می‌دید و دعوت کرد این‌کار را انجام بدهم. آن‌زمان حدود ۱۸ سال داشتم و تجربه‌ی روزنامه‌نگاری نداشتم. پروژه‌ی سختی بود. به‌یاد دارم که مسیر ونک به سمت دانشگاه الزهرا را رفتم و نمی‌دانستم بدمسیر است و موقع برگشتن باران شدیدی گرفت و تاکسی هم‌چنان که در آن مسیر وجود ندارد، وجود نداشت. مجبور شدم بخشی از راه را پیاده بیایم و چهل دقیقه برای این‌که به جایی برسم تا بتوانم به خانه برگردم وقت گذاشتم. بعد گزارشم در نشریه‌ی دوچرخه چاپ شد. بعدها که به‌آن نگاه کردم واقعاً خجالت کشیدم چون هیچ‌کدام از اصول روزنامه‌نگاری در آن رعایت نشده، امّا راه تازه‌ای بود که آقای حسن‌زاده جلوی من گذاشت و فکر کردم می‌توانم این‌راه را ادامه بدهم.

» برای این‌که کودکان و دغدغه‌ها و نیازهایشان را بهتر بشناسید چه کارهایی انجام می‌دهید؟

تعامل با کودک و نوجوان و خواندن درموردشان و دنبال کردن ادبیات این حوزه خیلی مهم و تأثیرگذار است. قالب مطالعاتم معطوف به کودک و نوجوان است. در هر زمینه‌ای می‌خوانم، کتاب‌های نوجوانی را می‌خوانم که عموماً موضوعات اجتماعی دارند و روان‌شناختی هستند. با بچّه‌ها بازی می‌کنم و بخشی از هم‌نشینانم در فضاهای گوناگون نوجوانان هستند و با آن‌ها تعامل و رابطه‌ی خوبی دارم. تعامل باعث نزدیکی به دنیای آن‌ها می‌شود، چون هوش و دانش و نگاه و خواسته‌هایشان با آن‌چه من تجربه کردم تفاوت دارد و من باید خودم را به روز نگه دارم.

»همکاری با کدام نشریات و مجلات کودک و نوجوان تا بیش‌تر در کار شما تاثیر مثبت داشته است؟

کارم را با نشریه‌ی دوچرخه شروع کردم، تاثیرات بسیار مهمی بر نوشته‌های من داشت و دیدگاه‌های تازه‌ای به من داد. با خانم لیلا رستگار شروع به فعالیت کردم و بعد به دانشگاه رفتم. نگاه ایشان و رویکردشان به خبرنگاری خیلی بر من تاثیر گذاشت و برایم هدف تعیین کرد و این‌که رسالتی دارم. درعین‌حال در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان شروع به کار کردم و در بخش خبرنامه فعالیت کردم. حسین نوروزی، سردبیر، تاثیرات زیادی در حرفه‌ای شدن نگاه و نوشتار من داشت. می‌توانم به نشریه‌ی همشهری بچّه‌ها اشاره کنم وقتی خانم مرجان فولادوند آن‌جا سردبیر بودند. نکته‌ی مهم این است وقتی در مورد روزنامه‌نگاری کودک و نوجوان صحبت می‌کنیم بیش‌تر معطوف به گزارش‌نویسی برای نوجوان‌ها می‌شود. امّا در همشهری بچّه‌ها گزارش‌نویسی حرفه‌ای برای کودک و نوجوان را تجربه کردم. نگاه سردبیر که گزارش برای کودک هم می‌تواند جذاب باشد بسیار مهم بود‌ و دیدگاهم را توسعه داد. فرصتی شد تا به کودکان بگوییم گزارش خواندن اتفّاق خوبی است و داشتن دیدگاهی خارج از ادبیات کودک اهمیت دارد.

»شما به‌عنوان یک روزنامه‌نگار مستقل شناخته می‌شوید. کمی از انتخاب این شکل کار بگویید.

فکر می‌کنم دیدگاه کلّی‌ام تاثیر داشته، بنا بر رسالتی که در دانشگاه یاد گرفتیم و قسم‌نامه‌ای که خبرنگار دارد، هیچ‌وقت دوست نداشتم بدون اعتقاد به چیزی بنویسم یا صلاح و مصلحت را کنار بزنم. گاهی در روابط‌عمومی‌ها همکاری کردم و به‌عنوان یک فرد منتقد که به قوانین پایبند نیست شناخته شدم. تلاش کردم خبری را ننویسم که به آن اعتقاد ندارم و یا برای مخاطب آگاهی‌بخش نیست. با این دیدگاه مهم است که خبرنگار مستقل باشم، نه وابسته به دیدگاه یا سازمان خاصی. تبعات خاص خودش را هم داشته ولی فکر می‌کنم مسیر درستی بوده است.

گفت وگو: نیلوفر شهسواریان

 

بیشتر در این‌باره بخوانید:
از روز آدینه تا راندن دوچرخه!

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

به اشتراک بگذارید:

golpoonemag.ir/?p=3295

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *