«طناز شامانی» از قصّهی انتشار «یک جشن گربهای» میگوید:
کتابی که نامش تغییر کرد
نویسندگان، شاعران، تصویرگران و صاحبان اثر حوزهی کودک، در بخش «قصّهی کتاب من» در گلپونه، از خاطرهها، احساسها و چگونگی انتشار یکی از کتابهای خود میگویند.
خواندن این قصّهها از زبان خود صاحبان اثر میتواند برای مخاطب شنیدنی است.
در ادامه، قصّهی کتاب «دم گربهها را بکش» را که در چاپ چهارم به «یک جشن گربهای» تغییر نام داده است به قلم طیبه (طناز) شامانی، شاعر کتاب را میخوانید.
گفتنی است این کتاب با تصویرسازی ندا عظیمی و توسط کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان منتشر شده است.
هر هفته در گروه مجلههای رشد دور یک میز دور هم جمع میشدیم و شعر و داستان میخواندیم و مینوشتیم. جمع ادبی ما جمع بود. استاد ناصر کشاورز، افسانه شعباننژاد، خانم ماهوتی، سردبیر مهربان مجله خانم گرمارودی و … بودند.
در این جلسههای ادبی یک شعر بارها و بارها ویرایش و چکشکاری میشد. با همهی دوستان و همکاران نوشتهها را خالصانه نقد میکردیم و با حسن نیت نظر میدادیم و برای بهتر شدن کار بحث و گفتگو میکردیم.
حدود یکسال از این جلسهها گذشت. به پیشنهاد خانم شعباننژاد شعرهایی را که در طی آن سال سروده بودیم برای کانون پرورش فکری کودکان ارسال کردیم. بعد از بررسیهای انجام شده تعداد ده تا از شعرها در کانون تایید شد و قرار شد در قالب یک کتاب منتشر بشود.
نام کتاب را در همین جلسههای رشد انتخاب کردیم. من خیلی از اسم «دم گربهها را بکش» خوشم آمد و برای عنوان اسم کتاب پیشنهاد دادم. همین نام هم از سوی دوستان و همکاران برای عنوان جلد کتاب هم تایید شد.
وقتی برای نخستین بار کتاب چاپ شده را دیدم بسیار خوشحال شدم و دلم براش ضعف رفت. برای تصویرهای زیبایش که ندا عظیمی آنها را به خوبی تصویر کرده بود، برای مصرع مصرع شعرهایش که کلی برایشان زحمت کشیده و وقت گذاشته بودم و برای آن جلسههای ادبی.
بعد از چاپ، کتاب در چندین جشنوارهی شعر و ادبیات کودک شرکت کرد و برگزیده شد و جایزه گرفت. بعضی از مخاطبها طی صحبتهایی که داشتیم نام کتاب را دوست نداشتند و بعضی دیگر طرح روی جلد را نپسندیده بودند. بعضی هم با اینکه شعرهای کتاب را نخوانده بودند در نگاه اول فکر میکردند کتاب و شعرهایش ترویج حیوان آزاری به کودکان است. درحالیکه برعکس تصوری که پیش آمده بود من در این کتاب سعی کردهام مهربانی با حیوانها را بهطور غیرمستقیم به مخاطبهای کتاب آموزش بدهم.
در نهایت بعد از نقدها و نظرهای پیش آمده برای کتاب «دم گربهها را بکش»،کانون پرورش فکری کودکان به عنوان ناشر کتاب و من به عنوان شاعر و پدیدآورندهی کتاب به نظر خوانندگان و مخاطبها احترام گذاشتیم و تصمیم گرفتیم نام کتاب را عوض کنیم.
روزی را هماهنگ کردیم که برای بحث و انتخاب اسم جدید کتاب به کانون بروم. آنروز شاعر و پژوهشگر خوب کودک و نوجوان محمد دهریزی هم در کانون و جلسهی ما حضور داشت. با هم بسیار گفتوگو کردیم و نام جدید کتاب را ایشان انتخاب کردند.
در حال حاضر کتاب «دم گربهها را بکش» برای چاپ چهارم با طرح روی جلد و اسم تازه منتشر شده است. اسم کتاب هم به «یک جشن گربهای» تغییر کرد.
عنوانهای بیشتر از «قصّهی کتاب من» را اینجا بخوانید