شب چلّه برای ما جشن تولد است
تصویر شب چلّه همیشه پر از نقشونگار و رنگارنگ است و فقط یک تصویری بیرونی نیست و سنتی دیرینه است که در ذهنمان نقش بسته و برای ما مبارک و بهیادماندی شده است.
به همین بهانه در گلپونه به سراغ هدا حدادی، تصویرگر، نویسنده و شاعر، رفتیم؛ با سبدی از پرسشهای یلدایی: شب یلدای شما چگونه بوده و هست؟ کدام خوراکی یلدای کودکیتان را به خاطر دارید؟ در خانواده یا فامیل شما چه کسی فال حافظ میگرفته؟
او از تصویری میگوید که باید در ذهن کودکان امروز نقش ببندد تا یلدا را برای همهی نسلها جاودانه کند. نگاه این هنرمند تصویرگر را در ادامه بخوانید:
شب یلدا یک شب معمولی نیست
«شب یلدا در خانوادهی ما یک شب معمولی نیست. این شب همزمان با تولد مادرم بوده و از این بابت برای ما روز و شب خوشایندی است.
ما همیشه در این شب یک جشن تولّد کوچک برای مادرمان داریم و در کنارش میز یا سفره شب یلداییمان را پهن میکنیم.
قدیمترها سفرهمان کنار کرسی بود و بعدتر همهچیز روی میز چیده شد.» او حرفهایش را اینطور شروع میکند و بعد برای ما یک شعر یلدایی میخواند:
یلدا مثل تو بلند است / مثل تو موهایش دراز است / سیاه است / مثل تو تا صبح بیدار است / یلدا مثل تو / توی دلش پُر از انار است / هر انارش یک قصّه است / هر قصّهاش یک عشق گرم است / یلدا مثل تو سخت میخندد / سخت گریه میکند / مثل تو پاورچین از پلهها بالا میآید / مثل تو پاهایش را فقط تا ساق زیر کرسی میبرد / زیر لب سطرهای زنانه میخواند / مثل تو حاملهی مسیح است / از دهان هندوانهایاش / تخم ترانه بیرون میریزد / مثل تو رونده است / شمعها را فوت میکند / دامناش را بر میچیند / و آرام / آرام / تا روز نوارهای حریرش را به بامها نریخته باشد / از پنجره میگریزد.
من یلدا را در بزرگسالی دوست داشتم
«فکر میکنم من، مورد مناسبی برای پاسخدادن به این سوال نباشم که یلدای کودکیام چگونه بوده است. چون هیچ چیز خاصی از آن موقعها به یادم نمیآید.» از او میپرسیم خاطرهای از یلدای کودکیاش دارد یا خیر؟
او طور دیگری به پرسش ما پاسخ میدهد: «راستش یادم نیست که شب یلداها بازی خاصی کرده باشیم یا کسی برای ما قصّهای گفته باشد یا کاردستی درست کرده باشیم. فکر میکنم یلدا بیشتر شبی برای بزرگترها بود تا بچّهها. حالا که بزرگتر شدهام و بیشتر دربارهی یلدا فکر کردهام به یکی از شبهای محبوب برای من در طول سال تبدیل شده است.»
او ادامه میدهد:«من آنقدر که در بزرگسالی از شب یلدا لذت بردهام در کودکی این لذت را تجربه نکردم یا دستکم یادم نمیآید. اکنون شب یلدا برای من شب خیلی ویژهای است. سعی میکنم که مراسمش را کامل اجرا کنم. تولّد مادر که همچنان هست ولی غیر از آن، خود من هم سعی میکنم برایم شبی متفاوت باشد. برای من شب یلدا چه از لحاظ حسی چه به لحاظ اینکه از نظر بیرونی و ظاهری چیدمان و حالوهوای جشن داشته باشد، بسیار مهم است. من شعرهای زیادی هم دربارهی شب یلدا دارم که تمام آنها در گروه بزرگسالان است؛ شاید بههمین دلیل که من شب یلدا را در بزرگسالی حس کردم. یکی از آنها را هم که برایتان خواندم.
شب یلدا را کودکانهتر کنیم
شب چلّه چه نقشهای تربیتی میتواند بر روی رشد و سبک زندگی کودکان داشته باشد؟ این سوال دیگری است که ما از هدا حدادی میپرسیم.
او پاسخ میدهد: «اگر همهی آداب و رسوم ما برای بچّهها خوب توضیح داده بشوند و قصّهی آنها روایت شود، کودک با آن درگیر خواهدشد. لازم است کودک امروزی با یلدا بیشتر آشنا شود تا همانند برخی کودکان همنسل و همانند من نباشند که با شب یلدا درگیرمان نکردند و ما در کودکی از این سنت جا ماندیم. شاید لازم است بخش کودکانهای برای بچّهها در نظر بگیریم و قصّههای کودکانهای برای آنها روایت کنیم.
از آنها بخواهیم که مشارکت کنند و معانی یلدا را به آنها بگوییم. کودک باید معنای پیروزی نور بر تاریکی یا دلایل بودن انار و هندوانه بر سفرهی یلدا را بداند.
شاید مشکل از اینجا شروع میشود که خود بزرگترها هم آگاهی زیادی از نمادهای این شب ندارند و شاید مجلهی شما، آغازکنندهی این آگاهیبخشی باشد.